گنجشک بی ازار

ساخت وبلاگ
زنی بایک دختر تنها زندگی می کرد پدر آن دختر فوت کرده بود. آن مادر و آن دختر هروقت همراه هم بیرون می‌رفتند مردم آن هارا اشتباهی می گرفتند آن مادرو دختر تنها از پدر خدابیامرزشون یک دختر داشتند که آن ها گنجشک بی ازار...ادامه مطلب
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 136 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:30

دو دختری در مدرسه بودند که خیلی باهم خوب بودنداسم یک کدومشون لیلی بود اسم یکی دیگرشان هم هلن بود  یک روز بچه های کلاس هلن و لیلی از هلن و لیلی لجش گرفته بود که .........اسم اون دختری که از هلن و لیلی گنجشک بی ازار...ادامه مطلب
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 141 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:30

۱-صبح صورتت رو بشوی

 

۲-حمام بروی

 

۳-به آراستگی ی خود اهمیت بدهی

 

۴-اتاقت را تمیز و پاکیزه نگهدار

 

۵-همیشه مسواک بزن 

 

۶-کفش هایت را بشوی

 

۷-به تیپ و ظاهر خود اهمیت بده

گنجشک بی ازار...
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:30

مثلاً وقتی پدر و مادرش مایه شما می گویند این لباس را بپوش شما نباید در برابر حرف آنها لج کنید..

 

بامادرت بد حرف نزنی و همانطور بامادرتبامادرپ

 

وقتی پدرو مادرتون میگن این رو الان نمیشه بخرم نباید دیگر پیله کنید

 

گنجشک بی ازار...
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 144 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:30

(۱-فکرشاد.  (۲-فکرمتوسط.  (۳- فکرغمگین

 

فکرشاد:: همین فکراست که آدم را پیرمیکند

فکرشاد هی در ذهنت تصور می شود که اما توبهش نرسیدی وهی تصور می کنی چون بهش نمی رسی اعصابت خراب میشود

 

 

فکر متوسط::فکرمتوسط هم خوبه هم بده یعنی وقتی اعصابت خورده یک دفعه به فکر خوبی می افتی

 

 

فکرغمگین ::فکر غمگین آدم روبه گذشته یا شاید هم آینده برساند که دلشوره وناراحت میشی وغصه دارمیشی آینده ات میاری

 

گنجشک بی ازار...
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 155 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:30

سلام بچه های خوب

 

اسم من کیاناست ، کلاس سوم دبستان هستم.

من به نوشتن داستان و قصه خیلی علاقه دارم.

من دوست دارم نظرهاتون رو درباره ی داستان های من بگید. من به کمک پدرم وبلاگم را درست کردم 

من 8سالمه  و تک فرزند هستم.

امیدوارم از داستانهای من لذت ببرین.

خیلی دوستتون دارم

کیانا

16بهمن 97

گنجشک بی ازار...
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 101 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 20:39

دختر ی به نام آرام بود که به پسری علاقه مند​​​​بودوان پسرهم به آرام علاقه مند بود ارام وعلی کم کم بزرگ می شوند بیشتر عاشق هم می شوند. آن ها باهم ازدواج می کنند. وبعد چند سال آرام بارداریمشود آن ها صاح گنجشک بی ازار...ادامه مطلب
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 158 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 20:39

یکی بود یکی نبود.دختری به نام عسل بود که یک عروسک داشت و اسم عروسکش را پری گذاشته بود......‌‌‌‌‌‌. .عسل با عروسکش حرف می زند . شب شد عسلویه پری کنار هم خوابیدند عسل از خواب بلند شد و به پری گفت من میر گنجشک بی ازار...ادامه مطلب
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 140 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 20:39

یکی بود یکی نبود . زیر گنبد کبود حسن کچلی بود که  همیشه با ناخن های کثیفش سیب می خورد. یک روز که اومد سیب بخورد مادرش به او گفت دست هایت را بشورحسن به حرف نکرد و بادین های کثیفش سیب خوردصبح شد حسن از گنجشک بی ازار...ادامه مطلب
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 145 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 20:39

من وقتی کلاس اول بودم هی بچه های دیگری که از قبلاً در این مدرسه بودن رومیدیدم فکر میکردم مثل خودم تازه توی این مدرسه اومدن . . . من دور خودم می‌گشتم مامان های بچه هارو می‌دیدم و می گفتم خوش به حالشون مامان هاشون اینجا هستند .. به خودم گفتم برم به یک مادری بگم میشه با گوشیتون به مادرم زنگ بزنم رفتم و اون چیزی که تو خیالم بود رو انجام دادم خانم بهم اجازه داد. خلاصه اینم از وضعیت کلا

گنجشک بی ازار...
ما را در سایت گنجشک بی ازار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kianastory بازدید : 154 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 20:39